گر دل دهم و از سر جان برخیزم (1281)
-
اندازه متن
+
گر دل دهم و از سر جان برخیزم
جان بازم و از هر دو جهان برخیزم
من بنده به خوی تو نمیدانم زیست
مقصود تو چیست تا از آن برخیزم
گر دل دهم و از سر جان برخیزم
جان بازم و از هر دو جهان برخیزم
من بنده به خوی تو نمیدانم زیست
مقصود تو چیست تا از آن برخیزم
پر ده آن جام می را ساقیا بار دیگر نیست در دین و دنیا همچو تو یار دیگر
…
اگر ز حلقه این عاشقان کران گیری دلت بمیرد و خوی فسردگان گیری
گر آفتاب جهانی…

