گفتم چکنم گفت که ای بیچاره (1635)
-
اندازه متن
+
گفتم چکنم گفت که ای بیچاره
جمله چکنم بسازم آن یکباره
ور خود چکنم زیان شوی آواره
آنجا بروی که بودهای همواره
گفتم چکنم گفت که ای بیچاره
جمله چکنم بسازم آن یکباره
ور خود چکنم زیان شوی آواره
آنجا بروی که بودهای همواره
از عشق تو گشتم ارغنون عالم وز زخمهٔ تو فاش شده احوالم
ماننده چنگ شده همه…
سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد زعفران لاله را حکایت کرد
چون جدا گشت عاشق از…

