مشو غرّه بر حُسن ِ گفتار ِ خویش (29-8)
-
اندازه متن
+
متکلّم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد
مشو غرّه بر حُسن ِ گفتار ِ خویش
به تحسین نادان و پندار خویش
متکلّم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد
مشو غرّه بر حُسن ِ گفتار ِ خویش
به تحسین نادان و پندار خویش
گویند: خواجهای را بندهای نادرالحُسن بود و با وی به سبیلِ مودّت و دیانت نظری داشت. با یکی از دوستان…
یکی از حکما پسر را نهی همیکرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند. گفت: ای پدر! گرسنگی…

