آکادمی پلیکان

پایِ مسکینْ پیاده چند رود؟ (12-2)

- اندازه متن +

شبی در بیابانِ مکّه از بی‌خوابی پایِ رفتنم نماند؛ سر بنهادم و شتربان را گفتم: دست از من بدار

پایِ مسکینْ پیاده چند رود؟
کز تحمّل ستوه شد بُختی

تا شود جسمِ فربهی لاغر
لاغری مرده باشد از سختی

گفت: ای برادر! حرم در پیش است و حرامیّ در پس؛ اگر رفتی بُردی، وگر خفتی، مُردی

خوش است زیرِ مُغیلان به راه بادیه خُفت
شبِ رَحیل ولی ترکِ جان بباید گفت

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×