گرت خوی من آمد ناسزاوار (95-8)
-
اندازه متن
+
زمین را ز آسمان نثار است و آسمان را از زمین غبار. کلُّ اِناءٍ یَتَرشَّحُ بِما فیهِ
گرت خوی من آمد ناسزاوار
تو خوی نیک خویش از دست مگذار
زمین را ز آسمان نثار است و آسمان را از زمین غبار. کلُّ اِناءٍ یَتَرشَّحُ بِما فیهِ
گرت خوی من آمد ناسزاوار
تو خوی نیک خویش از دست مگذار
شیّادی گیسوان بافت که من علویم و با قافله حجاز به شهری در آمد که از حج همیآیم و قصیدهای…
اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد. یعنی آنان که دست قوّت ندارند، سنگ خرده نگه دارند تا…