گر دست دهد ز مغز گندم، نانی (175)
-
اندازه متن
+
گر دست دهد ز مغز گندم، نانی
وز مِی دو منی ز گوسفندی، رانی
با لالهرخی و گوشهٔ بستانی
عیشی بود آن، نه حد هر سلطانی
گر دست دهد ز مغز گندم، نانی
وز مِی دو منی ز گوسفندی، رانی
با لالهرخی و گوشهٔ بستانی
عیشی بود آن، نه حد هر سلطانی
تا راهِ قلندری نپویی نشود رخساره به خونِ دل نشویی نشود
سودا چه پزی؟ تا…
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
…

