هر صبح که روی لاله شبنم گیرد (92)
-
اندازه متن
+
هر صبح که روی لاله شبنم گیرد
بالای بنفشه در چمن خم گیرد
انصاف مرا ز غنچه خوش میآید
کاو دامن خویشتن فراهم گیرد
هر صبح که روی لاله شبنم گیرد
بالای بنفشه در چمن خم گیرد
انصاف مرا ز غنچه خوش میآید
کاو دامن خویشتن فراهم گیرد
آن را که به صحرای علل تاختهاند بی او همه کارها بپرداختهاند
امروز بهانهای درانداختهاند…
حکایت 11 : انگشتری زینتی است سخت نیکو و بایسته انگشت، و بزرگان گفتهاند نه از مروت باشد که بزرگان…

