بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد (68)
-
اندازه متن
+
بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد
وز خوردن آدمی زمین سیر نشد
مغرور بدانی که نخوردهست تو را
تعجیل مکن هم بخورَد دیر نشد
بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد
وز خوردن آدمی زمین سیر نشد
مغرور بدانی که نخوردهست تو را
تعجیل مکن هم بخورَد دیر نشد
گر دست دهد ز مغز گندم، نانی وز مِی دو منی ز گوسفندی، رانی
با…
آن را که به صحرای علل تاختهاند بی او همه کارها بپرداختهاند
امروز بهانهای درانداختهاند…

