گر می نخوری طعنه مزن مستان را (4)
-
اندازه متن
+
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام است آن را
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام است آن را
بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی فارغ بنشین به کشتزار و لب جوی
بس…
امروز تو را دسترس فردا نیست واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این…

