گفتا دلت اندر شب وصل من چون؟
-
اندازه متن
+
گفتا دلت اندر شب وصل من چون؟
گفتم به خیال روز هجرت همه خون!
گفت ار ندهد دست هم اینت؟ گفتم:
پای طلبم نه از رهت هست برون
گفتا دلت اندر شب وصل من چون؟
گفتم به خیال روز هجرت همه خون!
گفت ار ندهد دست هم اینت؟ گفتم:
پای طلبم نه از رهت هست برون
صد گونه ستم کردی و دل سوختیم آنگه به غم خویش بیندوختیم
من هیچ نگویم ز…
هر نیک و بدی همه فراموش شدم هر وصفی را به وصف تو گوش شدم
چون…

