رفتیم و زما به خاطری گرد نماند
-
اندازه متن
+
رفتیم و زما به خاطری گرد نماند
شد گرم اگر دلی وگر سرد، نماند
در کار اگر بخواندمان خامی فرد
صد شکر که خامی پس ما فرد نماند
رفتیم و زما به خاطری گرد نماند
شد گرم اگر دلی وگر سرد، نماند
در کار اگر بخواندمان خامی فرد
صد شکر که خامی پس ما فرد نماند
خواهم به هزار عیب در پیوندم هر طعن ز بیگانه به دل بپسندم
جامی که دهد…
گفتم: نفس تو راحت تن باشد گفتا: چه کسی راحت بی من باشد؟
گفتم گر از…

