دیری است خیالی به سرم میگذرد
-
اندازه متن
+
دیری است خیالی به سرم میگذرد
تاسوی کدام منزلم در سپرد
خام آنکه خبر نیستش از قصه ی من
و او خواهد در پرده ی من راه برد.
دیری است خیالی به سرم میگذرد
تاسوی کدام منزلم در سپرد
خام آنکه خبر نیستش از قصه ی من
و او خواهد در پرده ی من راه برد.
آوخ زنگه کردن آن چشم کبود دیدم که به دریایم و موجم بر بود
گفتم که:…
با مردم بیدانش بسیارنویس یا رب چه کند یک تن هشیارنویس؟
من مار نویسم او کشد…

