ماه آمد پیش او که تو جان منی (1950)
-
اندازه متن
+
ماه آمد پیش او که تو جان منی
گفتش که تو کمترین غلامان منی
هر چند بدان جمع تکبر میکرد
میداشت طمع که گویمش آن منی
ماه آمد پیش او که تو جان منی
گفتش که تو کمترین غلامان منی
هر چند بدان جمع تکبر میکرد
میداشت طمع که گویمش آن منی
بار دگر آن دلبر عیار مرا یافت سرمست همیگشت به بازار مرا یافت
پنهان شدم از…
عشق در کفر کرد اظهاری بست ایمان ز ترس زناری
بانگ زنهار از جهان برخاست هیچ…

