ای آنکه طبیب دردهای مائی (1698)
-
اندازه متن
+
ای آنکه طبیب دردهای مائی
این درد ز حد رفت چه میفرمائی
والله اگر هزار معجون داری
من جان نبرم تا تو رخی ننمائی
ای آنکه طبیب دردهای مائی
این درد ز حد رفت چه میفرمائی
والله اگر هزار معجون داری
من جان نبرم تا تو رخی ننمائی
اگر به عقل و کفایت پی جنون باشم میان حلقه عشاق ذوفنون باشم
منم به عشق…
اگر آتش است یارت تو بُرو در او هَمیسوز به شبِ فراق سوزان تو چو شمع باش تا…

