آنکس که ز دست شد بر او دست منه (1594)
-
اندازه متن
+
آنکس که ز دست شد بر او دست منه
از باده چو نیست شد تواش هست منه
زنجیر دریدن بر مردان سهل است
هر زنجیری بر شتر مست منه
آنکس که ز دست شد بر او دست منه
از باده چو نیست شد تواش هست منه
زنجیر دریدن بر مردان سهل است
هر زنجیری بر شتر مست منه
در راه نیاز فرد باید بودن پیوسته حریص درد باید بودن
مردی نبود گریختن سوی وصال…
با صد هزار دستان آمد خیال یاری در پای او بمیرا هر جا بود نگاری
خوبان…

