ای بسته تو خواب من به چشم جادو (1539)
-
اندازه متن
+
ای بسته تو خواب من به چشم جادو
آن آب حیات و نقل بیخوابان کو
کی بینم آب چون منم غرقهٔ جو
خود آب گرفته است مرا هر شش سو
ای بسته تو خواب من به چشم جادو
آن آب حیات و نقل بیخوابان کو
کی بینم آب چون منم غرقهٔ جو
خود آب گرفته است مرا هر شش سو
گر دامن وصل تو کشم جنگی نیست ور طعنهٔ عشقت شنوم ننگی نیست
با وصل خوشت…
خائیدن آن لب که چشیدی شکرش مالیدن دستی که کشیدی بسرش
نگذارد آنکه او به جان…

