چون آتش میشود عذارش به سخن (1454)
-
اندازه متن
+
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
شور آوردم که گاو گردون نکشد دیوانگیی که صد چو مجنون نکشد
هم من بکشم که…
بشنیده بدم که جان جانی آنی و هزار همچنانی
از خلق نشان تو شنیدم کفو تو…