چون آتش میشود عذارش به سخن (1454)
-
اندازه متن
+
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
مِی دِه گزافه ساقیا، تا کم شود خوف و رجا گردن بزن اندیشه را، ما از کجا او…
بیدف بر ما میا که ما در سوریم برخیز و دهل بزن که ما منصوریم
مستیم…

