میگوید دف که هان بزن بر رویم (1359)
-
اندازه متن
+
میگوید دف که هان بزن بر رویم
چندانکه زنی حدیث دیگر گویم
من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم
ور رحم کنی زخم زنی این گویم
میگوید دف که هان بزن بر رویم
چندانکه زنی حدیث دیگر گویم
من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم
ور رحم کنی زخم زنی این گویم
ای سر روان باد خزانت مرساد ای چشم جهان چشم بدانت مرساد
ای آنکه تو جان…
اندر دل هر کس که از این عشق اثر نیست تو ابر در او کش که به جز…

