من سیر نگشتهام ز تو یار هنوز (967)
-
اندازه متن
+
من سیر نگشتهام ز تو یار هنوز
وامم داری نبات بسیار هنوز
گر از سر خاک من برآید خاری
لب بگشاید به عشقت آن خار هنوز
من سیر نگشتهام ز تو یار هنوز
وامم داری نبات بسیار هنوز
گر از سر خاک من برآید خاری
لب بگشاید به عشقت آن خار هنوز
ساقیا باده گلرنگ بیار داروی درد دل تنگ بیار
روز بزمست نه روز رزمست خنجر جنگ…
صرفه مکن صرفه مکن صرفه گدارویی بود در پاکبازان ای پسر فیض و خداخویی بود
خود…

