مه را طرفی به ماه رو میماند (830)
-
اندازه متن
+
مه را طرفی به ماه رو میماند
چیزیش بدان فرشته خو میماند
نی نی ز کجا تا به کجا مه که بود
جان بندهٔ او بدو خود او میماند
مه را طرفی به ماه رو میماند
چیزیش بدان فرشته خو میماند
نی نی ز کجا تا به کجا مه که بود
جان بندهٔ او بدو خود او میماند
ای ماه برآمدی و تابان گشتی گرد فلک خویش خرامان گشتی
چون دانستی برابر جان گشتی…
سلیمانا بیار انگشتری را مطیع و بنده کن دیو و پری را
برآر آواز رُدّوها عَلَیَّ…

