کو پای که او باغ و چمن را شاید (799)
-
اندازه متن
+
کو پای که او باغ و چمن را شاید
کو چشم که او سرو و سمن را شاید
پای و چشمی یکی جگر سوختهای
بنمای یکی که سوختن را شاید
کو پای که او باغ و چمن را شاید
کو چشم که او سرو و سمن را شاید
پای و چشمی یکی جگر سوختهای
بنمای یکی که سوختن را شاید
آتشی از تو در دهان دارم لیک صد مُهر بر زبان دارم
دو جهان را کند…
معشوق شرابخوار و بیسامانست خونخواره و شوخ و شنگ و نافرمانست
کفر سر جعد آن صنم…

