روزی که ز کار کمترک میآید (718)
-
اندازه متن
+
روزی که ز کار کمترک میآید
در دیده خیال آن بتک میآید
از نادرهگی و از غریبی که ویست
در عین دلست و دل به شک میآید
روزی که ز کار کمترک میآید
در دیده خیال آن بتک میآید
از نادرهگی و از غریبی که ویست
در عین دلست و دل به شک میآید
سیر نشد چشم و دل از نظر شاه من سیر مشو هم تو نیز زین دل آگاه من
…
این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این خضر است و الیاس این مگر یا…

