آندم که ز افلاک گهر ریز کند (468)
-
اندازه متن
+
آندم که ز افلاک گهر ریز کند
هر ذره بسوی اصل خود خیز کند
از نخوت آن باد و زین باد هوس
هر ذره ز آفتاب پرهیز کند
آندم که ز افلاک گهر ریز کند
هر ذره بسوی اصل خود خیز کند
از نخوت آن باد و زین باد هوس
هر ذره ز آفتاب پرهیز کند
ای در غم تو به سوز و یارب بگریسته آسمان همه شب
گر چرخ بگرید و…
خوش بود فرش تن نور دیده خوش بود مرغ جان بپریده
جان نادیده خسیس شده جان…

