هرچند که بار آن شترها شکر است (438)
-
اندازه متن
+
هرچند که بار آن شترها شکر است
آن اشتر مست چشم او خود دگر است
چشمش مست است و او ز چشمش بتر است
او از مستی ز چشم خود بیخبر است
هرچند که بار آن شترها شکر است
آن اشتر مست چشم او خود دگر است
چشمش مست است و او ز چشمش بتر است
او از مستی ز چشم خود بیخبر است
گویند بیا به باغ کانجا لاغ است نی زحمت نزهت و نه بانگ زاغ است
اندر…
ز اول که حدیث عاشقی بشنودم جان و دل و دیده در رهش فرسودم
گفتم که…

