سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست (349)
-
اندازه متن
+
سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست
دیوانهٔ عشق مرد فرزانگیست
آنکس که شد آشنای دل از ره درد
با خویشتنش هزار بیگانگیست
سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست
دیوانهٔ عشق مرد فرزانگیست
آنکس که شد آشنای دل از ره درد
با خویشتنش هزار بیگانگیست
جهان اندر گشاده شد جهانی که وصف او نیاید در زبانی
حیاتش را نباشد خوف مرگی…

