جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است (280)
-
اندازه متن
+
جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است
وز شیره و باغ آن نکو رو خوردهاست
آن باغ گلوی او بگیرد گوید
خونش ریزم که خون ما او خورده است
جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است
وز شیره و باغ آن نکو رو خوردهاست
آن باغ گلوی او بگیرد گوید
خونش ریزم که خون ما او خورده است
دعا گویی است کار من بگویم تا نطق دارم قبول تو دعاها را بر آن باری چه حق…
ای نرگس پر خواب ربودی خوابم وی لالهٔ سیراب ببردی آبم
ای سنبل پرتاب ز تو…

