افغان کردم بر آن فغانم میسوخت (160)
-
اندازه متن
+
افغان کردم بر آن فغانم میسوخت
خامش کردم چو خامشانم میسوخت
از جمله کرانهها برون کرد مرا
رفتم به میان و در میانم میسوخت
افغان کردم بر آن فغانم میسوخت
خامش کردم چو خامشانم میسوخت
از جمله کرانهها برون کرد مرا
رفتم به میان و در میانم میسوخت
زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان وانگاه ز ماه تا به ماهی بستان
ای آنکه…
گیرم که نبینی رخ آن دختر چینی از جنبش او جنبش این پرده نبینی
از تابش…

