دستان کسی دست زنان کرد مرا (47)
-
اندازه متن
+
دستان کسی دست زنان کرد مرا
بیحشمت و بیعقل روان کرد مرا
حاصل دل او دل مرا گردانید
هر شکل که خواست آنچنان کرد مرا
دستان کسی دست زنان کرد مرا
بیحشمت و بیعقل روان کرد مرا
حاصل دل او دل مرا گردانید
هر شکل که خواست آنچنان کرد مرا
خنک آن دم که نشینیم در ایوان، من و تو به دو نقش و به دو صورت به…
بوی آن خوب ختن می آیدم بوی یار سیمتن می آیدم
می رسد در گوش بانگ…

