ای در سر زلف تو پریشانیها (21)
-
اندازه متن
+
ای در سر زلف تو پریشانیها
واندر لب لعلت شکرافشانیها
گفتی ز فراق ما پشیمان گشتی
ای جان چه پشیمان که پشیمانیها
ای در سر زلف تو پریشانیها
واندر لب لعلت شکرافشانیها
گفتی ز فراق ما پشیمان گشتی
ای جان چه پشیمان که پشیمانیها
دوری ز برادر منافق بهتر پرهیز ز یار ناموافق بهتر
خاک قدم یار موافق حقا از…
آشفته همی رَوی به کویی ای جان میجویی از آن گمشدهٔ خویش نشان
من دوش بدیدم…

