آکادمی پلیکان

خوش بود فرش تن نور دیده (2419)

- اندازه متن +

خوش بود فرش تن نور دیده
خوش بود مرغ جان بپریده

جان نادیده خسیس شده
جان دیده رسیده در دیده

جان زرین و جان سنگین را
چون کلوخ از برنج بگزیده

سر کاغذ گشاده دست اجل
نقد در کاغذ است پیچیده

خمره پرعسل سرش بسته
پشت و پهلوش را تو لیسیده

خمره را بر زمین زن و بشکن
دیده نبود چنانک بشنیده

شمس تبریز بشکند خم را
که ز نامش فلک بلرزیده

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×