آکادمی پلیکان

ناآمده سیل تر شدستیم (1569)

- اندازه متن +

ناآمده سیل تر شدستیم
نارفته به دام پای بستیم

شطرنج ندیده‌ایم و ماتیم
یک جرعه نخورده‌ایم و مستیم

همچون شکن دو زلف خوبان
نادیده مصاف ما شکستیم

ما سایه آن بتیم گویی
کز اصل وجود بت پرستیم

سایه بنماید و نباشد
ما نیز چو سایه نیست هستیم

×