آکادمی شعر پلیکان

به کسی که دیگر جوان نیست

- اندازه متن +

از پیش می‌توانی صحنه‌ی فاجعه‌بار را
با آنچه در جایگاه مقرر هست، ببینی؛
قداره و خاکستر مقدر شده برای دیدو
سکه‌ی آماده شده برای بلیساریوس
تو در برنز پنهان شعر شش و تدی یونانی برای جنگ
به دنبال که می‌گردی،
هنگامی که این کف دست زمین در اینجا منتظر تواند
هجوم ناگهانی خون، گور خمیازه‌کش؟
در اینجا آینه‌ی جستجوناپذیری ترا می‌پاید
که چهره‌ی همه‌ی روزهای کوتاه شونده‌ی تو،
و رنج تو را خواب می‌بیند و بعد از یاد می‌برد.
آخرین تن اکنون وارد می‌شود.
این خانه‌ای است که شامگاه‌های کند و کوتاه تو
و جبهه‌ی خیابانی که تو هر روز بر آن نگاه می‌اندازی
در آن می‌گذرد.

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×