آکادمی شعر پلیکان

می‌سوزد و ذغال می‌شود

- اندازه متن +

سوزان
سوزان
سوزان
آنک چیزی بود سرانجام
که خورشید نتوانست بسوزاندش، که تسلیم شده بود
هر چیز در برابر آخرین مانع
رودرروی آن چه از خشم سوخت و ذغال شد
و می سوزد و ذغال می شود
براق و زلال میان تفاله های درخشان کوره ی آتش
زبانه های سرکش آبی و سرخ و زرد رنگ
لیسه های سبز بر شعله ها
براق و سیاه –
مردمک چشم کلاغ، در برج قلعه ی سوخته اش.

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×