شب با گلوی خونین خواندهست
-
اندازه متن
+
برای پروین دولتآبادی
شب
با گلوی خونین
خواندهست
دیرگاه.
دریا
نشسته سرد.
یک شاخه
در سیاهیِ جنگل
به سوی نور
فریاد میکشد.
۱۳۳۸
برای پروین دولتآبادی
شب
با گلوی خونین
خواندهست
دیرگاه.
دریا
نشسته سرد.
یک شاخه
در سیاهیِ جنگل
به سوی نور
فریاد میکشد.
۱۳۳۸
به ابوالفضل نجفی همچو بوتیمارِ مجروحی ــ نشسته بر لبِ دریاچهی شب ــ میخورَد اندوه شامگاه اندیشناک و خسته و…
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟ بر کدام مُردهی پنهان میگرید این سازِ بیزمان؟ در کدام غار بر کدام…
شب با گلوی خونین خواندهست یا طرح ؟
نام اصلی این اثر طرح است اما در میان مردم به شب با گلوی خونین خواندهست نیز شهرت دارد.

