آکادمی پلیکان

آمد به سحر در برم آن دور اندیش

- اندازه متن +

آمد به سحر در برم آن دور اندیش
بنهاد مرا چراغ و مصحف در پیش

می‌خواست بداند که چه می خوانم، لیک
او بود چو آب و منش آتش در پیش

×