ابر آمد و روز را به قیرش اندود
-
اندازه متن
+
ابر آمد و روز را به قیرش اندود
باد آمد و بار او بیفکند و گشود
آنگه زدر ون بار او ماه نمود
چون روی تو در حلقه ی زلفین کبود
ابر آمد و روز را به قیرش اندود
باد آمد و بار او بیفکند و گشود
آنگه زدر ون بار او ماه نمود
چون روی تو در حلقه ی زلفین کبود
آن ماه جبین که نیم تاجی دارد از بهر دلم زلب علاجی دارد
از من همه…
با حرف کس اندیشهام از راه نشد جز آنکه ترا دلم هوا خواه نشد
بیگانه مرا…