باز از بر گل، لاله برافروخت چراغ
-
اندازه متن
+
باز از بر گل، لاله برافروخت چراغ
وز ابر شبانه، باغ تر داشت دماغ
خرم دل آن کسی که چون لاله به داغ
بیدار نشست و داغ را جست سراغ
باز از بر گل، لاله برافروخت چراغ
وز ابر شبانه، باغ تر داشت دماغ
خرم دل آن کسی که چون لاله به داغ
بیدار نشست و داغ را جست سراغ
با حرف کس اندیشهام از راه نشد جز آنکه ترا دلم هوا خواه نشد
بیگانه مرا…
گفتم: ستمت؟ گفت: شکیبایی دار گفتم: به شکیب؟ گفت: یارایی دار.
گفتم: بهم این هر دو…

