صد فکر به سر شد و یکی نیز نشد
-
اندازه متن
+
صد فکر به سر شد و یکی نیز نشد
فولاد من از رخمه ی من تیز نشد
هرچند که هر حرف مرا شد خونریز
مانند دو چشمان تو خونریز نشد.
صد فکر به سر شد و یکی نیز نشد
فولاد من از رخمه ی من تیز نشد
هرچند که هر حرف مرا شد خونریز
مانند دو چشمان تو خونریز نشد.
تی تیک تی تیک در این کران ساحل و به نیمه شب نک می زند سیولیشه روی شیشه. به او…

