میخواست ز جور او سخن بدهم ساز
-
اندازه متن
+
میخواست ز جور او سخن بدهم ساز
افکند ره من به بیابان دراز
فریاد من ار بگوش او ناید باز
دوراست ره و میرد در راه، آواز
میخواست ز جور او سخن بدهم ساز
افکند ره من به بیابان دراز
فریاد من ار بگوش او ناید باز
دوراست ره و میرد در راه، آواز
گفتم: ستمت؟ گفت: شکیبایی دار گفتم: به شکیب؟ گفت: یارایی دار.
گفتم: بهم این هر دو…
گر زانکه خطاخواه شدم من که منم جز بی تو نه در راه شدم من که منم