هر چند که بر نشست، میخواست گریست
-
اندازه متن
+
هر چند که بر نشست، میخواست گریست
گفتم: ز چه ات به زیر این باران ایست؟
گفتا: ندهد دلم که از تو بروم
گفتم: چو تو خود روی، بگو گریه ز چیست؟
هر چند که بر نشست، میخواست گریست
گفتم: ز چه ات به زیر این باران ایست؟
گفتا: ندهد دلم که از تو بروم
گفتم: چو تو خود روی، بگو گریه ز چیست؟
زدن با مژه بر مویی گرهها به ناخن آهن تفته بریدن ز روح فاسد پیران نادان حجاب جهل…
گفتم که چو آتشی برانگیختهام گفتا که چو باد برتو آویختهام
گفتم اگر آب چشم بنشاند…

