چندین چه غم از زمانهی ناهمرنگ
-
اندازه متن
+
چندین چه غم از زمانهی ناهمرنگ
می آی به جان خویش کافتاده به تنگ
چندان که زمانه را زبر زیر کنی
این کوه نماید به تو سنگ از پس سنگ
چندین چه غم از زمانهی ناهمرنگ
می آی به جان خویش کافتاده به تنگ
چندان که زمانه را زبر زیر کنی
این کوه نماید به تو سنگ از پس سنگ
چون خواهد حق به ظالمی پردازد شيطان پلید را در او اندازد
روز و شبش آنقدر…
گفتم نگهم؟ گفت مرا میپاید گفتم دل من؟ گفت مرا میشاید
گفتم پی تو قافله است…

