گفتا بنشین و قصه گوی از هر باب
-
اندازه متن
+
گفتا بنشین و قصه گوی از هر باب
با سینه آتشین و با چشم پرآب
گفتم دل افسرده چه گوید؟ گفتا
بشنو سخن نگهت گل را ز گلاب
گفتا بنشین و قصه گوی از هر باب
با سینه آتشین و با چشم پرآب
گفتم دل افسرده چه گوید؟ گفتا
بشنو سخن نگهت گل را ز گلاب
در حیرتم از روی و سر و موی نگار باروی چو صبح و موی همچون شب تار.
باد آمد و روی دشت و گلزار بسوخت در خرمن خندان گل آتش افروخت
میخواست نشان…