گفتم: نفس تو راحت تن باشد
-
اندازه متن
+
گفتم: نفس تو راحت تن باشد
گفتا: چه کسی راحت بی من باشد؟
گفتم گر از او روزی بگسستی؟ گفت:
باید به خیال روز بستن باشد
گفتم: نفس تو راحت تن باشد
گفتا: چه کسی راحت بی من باشد؟
گفتم گر از او روزی بگسستی؟ گفت:
باید به خیال روز بستن باشد
جان با تن من دوش به دعوا افتاد این زاو گله کرد و این گله زاو بگشاد
گل زد به گریبانش از شادی چاک شادی ز گریبانش افتاد به خاک
گفتم که به…

