گفتم چشمم؟ گفت در آبش خواهم
-
اندازه متن
+
گفتم چشمم؟ گفت در آبش خواهم
گفتم دل من؟ گفت خرابش خواهم
گفتم چه شگفت ماجرا؟ گفت: خموش
هم روزی آید که حسابش خواهم
گفتم چشمم؟ گفت در آبش خواهم
گفتم دل من؟ گفت خرابش خواهم
گفتم چه شگفت ماجرا؟ گفت: خموش
هم روزی آید که حسابش خواهم
آن ماه که انش نه خاموشم باد در هر نفس آوایش در گوشم باد
چنداش دل…
از گوشه ی طاق خانهام شمع خموش در گوشم قصهایش بود از شب دوش
او قصهی…

