گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
-
اندازه متن
+
گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
گفتا که کند عشق هجران، آغاز
گفتم چه پریشانم گفتا دهقان
تا جمع کند زهم گیا دارد باز
گفتم که به هجران تو تا کی دمساز
گفتا که کند عشق هجران، آغاز
گفتم چه پریشانم گفتا دهقان
تا جمع کند زهم گیا دارد باز
افروخت مرا، که شمع افروخته به پس سوخت مرا، که حرف با سوخته به
اکنون که…
چندانم کوفتی که هموار شدم چندانم خواندی که من از کار شدم
باور مکن افسوس کسی…

