سینههایش بوی مریم میداد
-
اندازه متن
+
سینههایش بوی مریم میداد
از انگشتهایش
حبهی انگور میچکید
باکره بود وُ به شهر رسید
شبها که ماه را میبوسید
پوستِ گونهاش کشیده میشد
درست مثل نانی که با دست
داری تکهاش میکنی
آن روز
من اولین مردی بودم
که سینهاش را بوییدم
سینههایش بوی مریم میداد
پوریا پلیکان