ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم (369)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۳/۰۷/۱۹
-
اندازه متن
+
ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درختِ دوستی بَر کِی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفتوگو آیینِ درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوهٔ چَشمت فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گُلبُنِ حُسنَت نه خود شد دلفُروز
ما دَمِ همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمَت فرو نگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما مُحَصِّل بر کسی نَگماشتیم
میانگین امتیازات ۵ از ۵
لطف باشد گر نپوشى از گداها، روت را (41)
لطف باشد گر نپوشى از گداها، روت را تا به کام دل ببیند دیدهٔ ما، روت را
حافظ