از رنج کشیدن آدمی حر گردد (61)
-
اندازه متن
+
از رنج کشیدن آدمی حر گردد
قطره چو کشد حبس صدف در گردد
گر مال نماند سر بماناد به جای
پیمانه چو شد تهی دگر پر گردد
از رنج کشیدن آدمی حر گردد
قطره چو کشد حبس صدف در گردد
گر مال نماند سر بماناد به جای
پیمانه چو شد تهی دگر پر گردد
بر چشم تو عالم ارچه میآرایند مگرای بدان که عاقلان نگرایند
بسیار چو تو روند…
چون حاصل آدمی در این شورستان جز خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل…

