ای کاش که جای آرمیدن بودی (163)
-
اندازه متن
+
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
از کوزهگری کوزه خریدم باری آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که…
حکایت 29: شنیدم که در ایران مَلِکی بود، و آیین او چنان بود که چون جنگی کردی سپاهی داشتی آراسته…

