برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم (123)
-
اندازه متن
+
برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم
زان پیش که از زمانه تابی بخوریم
کاین چرخ ستیزهروی ناگه روزی
چندان ندهد زمان که آبی بخوریم
برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم
زان پیش که از زمانه تابی بخوریم
کاین چرخ ستیزهروی ناگه روزی
چندان ندهد زمان که آبی بخوریم
از کوزهگری کوزه خریدم باری آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که…
حکایت 26 : قلم را دانایان مشاطه مُلک خواندهاند و سفیر دل، و سخن تا بیقلم بوَد چون جان بیکالبد…

